عجیب‌ترین کتاب تاریخ : دست نوشته‌های ووینیچ

Video Description

یک کتابِ معروفی وجود داره به اسمِ دست‌نوشته‌های ووینیچ. هر چه قدر از معروفیتش بگیم کم گفتیم. اما اینکه محتوای این کتاب چیه، هیچ‌کس نمیدونه. اصلن معلوم نیست به چه زبانی نوشته شده؟ حتی زمانِ دقیق نگارشِ کتاب هم مشخص نیست. سر تا پای این کتاب عجیب و غربیه. یه بخش‌هایی از کتاب متنِ نوشتاریه و یه بخش‌هایی هم نقاشی. تصاویری هم که در این کتاب هست، بسیار اسرارآمیزن. افرادِ زیادی ، سالها دارن روی این کتاب کار میکنن تا ببینن معنش چیه و رمزهای اون رو کشف کنند. اما تا به امروز هیچ‌کدومشون نتونستن پی به رازِ عجیب و غریب این کتاب ببرن. اسمِ این کتاب رو دست‌نوشته‌های ووینیچ گذاشتند. الان شاید برای ما سوال پیش بیاد: اگه این کتاب عجیب و غریبه، پس چرا اسم داره؟ ووینیچ کیه؟ اگه ووینیچ نویسنده‌ی کتابه پس چرا از خودش نپرسیدن که معنیِ این نوشته‌ها چیه؟ داستانِ آقای ووینیچ هم داستانِ بسیار جالبیه. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ :music by @incompetech_kmac Kevin MacLeod @ScottBuckley under Creative Commons Attribution: https://creativecommons.org/licenses/by/3.0 ________________________________________________________________________________ اگر طراح هر کدام از طرح‌های استفاده شده در این ویدئو رو میشناسید یا خودتون طراح آثار هستید، به ما ایمیل بزنید تا اسمتون رو به عنوان طراح اعلام کنیم. If you own any of the arts that we used in this video, or you know the artist of any of them, please contact us via email to give you the credit. [email protected] ــــــــــــــــــــــ آقای ویلفرد ووینیچ یک مرد ثروتمند و تحصیل کرده از یک خانواده بسیار سرشناس بود. ایشون با هجده زبانِ زنده‌ی دنیا آشنایی داشت. رو بعضیاشون خیلی مسلط بود رو بعضیا هم تا حدودی تسلط داشت. ووینچ اصالتا اهلِ لهستان بود و در روسیه‌ی تزاری زندگی میکرد. ولی فعالیتهای انقلابی داشت. رو همین قضیه توسط دولت تزار دستگیر میشه و اونو زندانی میکنند. بعد از یه مدتی موفق میشه از زندان فرار کنه. ووینیچ از روسیه خارج میشه و به لندن میره. از اونجایی که عاشق کتاب و مطالعه بود، یک کتاب فروشی باز میکنه. ولی این مغازه، یک کتاب فروشی معمولی نبود. در فروشگاهِ آقای ووینیچ کتابهایی فروخته میشد که بسیار نایاب بودند. اصلا هدف خودشم همین بود. فروشِ کتابهای نایاب. ووینیچ برای پیدا کردن کتابهای نایاب به سراسر جهان سفر میکنه و کتابهایی رو به دست میاره که نمونه‌ش در هیچ‌جای دنیا نبودن. در اون دوران در اروپا، اینجور کتابها طرفدارانِ زیادی داشتن. سرِ همین قضیه اسمِ آقای ووینیچ سرِ زبونا افتاد و هر کسی که میخواست یک کتابِ نایاب بخره، مستقیما میرفت پیشِ ویلفرد ووینیچ. ووینیچ در یکی از همین سفرهاش برای پیدا کردنِ کتابهای نایاب ، به رُم در ایتالیا سفر میکنه. در اونجا بود که با عجیب‌ترین کتابِ زندگیش روبرو میشه. یک کتابی رو در یک فروشگاهِ معمولی پیدا می‌کنه. کتاب رو بر میداره و شروع میکنه به ورق زدن. شیفته تصاویر و دست خطِ این کتاب میشه. ووینیچ کتاب رو میخره و با خودش به لندن میبره. در اونجا بود که فهمید با یک اثرِ عجیب و ناشناخته روبرو شده. دست خطِ کتاب کاملا اصولی و بر اساسِ قوانینِ ادبی بود ولی معلوم نبود به چه زبانی نوشته شده. ووینیچ به چندین زبانِ زنده دنیا تسلط داشت اما حالا با زبانی روبرو شده بود که هیچ شباهتی به هیچ زبانی نداشت. از اونطرف، کتاب مصور بود. کلی نقاشی از گیاهانِ مختلف در این کتاب وجود داشتند. ولی گیاهانی که بسیار عجیب و غریب بودن و اصلا شبیه به گیاهانی نبودن که ما در طبیعیت میبینیم. ووینیچ حس کرد که این کتاب احتمالا به یک زبان رمز نوشته شده. یعنی این زبان، اصلا در جامعه صحبت نمیشه بلکه یکسری افرادِ رده بالا، اومدن و از یک زبانِ رمزگذاری شده استفاده کردند. تمامی این نوشته‌ها یکسری رمز هستند که برای مخاطبای خاص نوشته شدن. ووینیچ تصمیم گرفت این کتاب رو نفروشه، بلکه روش کار کنه تا پی به راز و رمز اون ببره. زمان میگذره تا اینکه میرسیم به سال 1914 . در این سال جنگ جهانی اول اتفاق افتاد و اروپا شلوغ شد. ووینیچ هم از اروپا خارج میشه و به آمریکا میره. همین شغل رو هم در آمریکا ادامه میده. یعنی خرید و فروش کتابهای قدیمی و نایاب. در آمریکا خیلی اتفاقی با یه فردی آشنا میشه که این آقا در ارتشِ آمریکا بود و از قضا کارش هم رمزگشایی بود. یعنی نامه‌‌های محرمانه می‌نوشت و از طریق رمزنگاری با افسرانِ رده بالای ارتشی ارتباط برقرار می‌کرد. ووینیچ و این افسرِ آمریکایی ده سالِ تموم روی این کتاب کار می‌کنند. هدفشون این بود تا پی به رازِ و رمزِ این اثر ناشناخته ببرن. اما هیچ موفقیتی به دست نمیاد و تمامیِ حدس و گماناشون راه به جایی نمی‌برد فقط یه حدسی زده بودن که تا حدودی میتونست واقعیت داشته باشه. اونا حدس زدن که این کتاب احتمالا در دورانِ رنسانس نوشته شده. اوجِ دوران رنسانس مربوط به قرن 15 و 16 میلادی میشه. در اون دوران کلیسا خیلی قدرت داشت و زیاد اجازه نمی‌داد دانشمندان و حتی هنرمندان، بتونن کارِ خاصی انجام بدن. خیلی از دانشمندان بزرگ توسط کشیش‌های کلیسا به شدت شکنجه شدن و بعضیاشون رو هم اعدام کردند. قدرت در دستِ کشیش‌ها بود. به همین دلیل ووینیچ احتمال میداد که این کتاب در دوران رنسانس نوشته شده باشه. برای اینکه کشیش‌ها چیزی ازش نفهمن و ردِ نویسنده‌ یا نویسندگانِ کتاب مشخص نشه، تصمیم گرفته بودن این کتاب رو به شکلِ رمز‌نگاری بنویسن. ولی گویا سالها گذشته بود، کتاب هم اونطور که باید و شاید در جامعه پخش نشد، کسانی هم که از رمز و رازش با خبر بودن همگی از دنیا رفتن. و در نهایت این کتاب چهارصد سالِ بعد کشف میشه. زمانیکه دیگه کسی نبود که سر از راز و رمز کتاب در بیاره. تمامیه اینایی که گفتیم حدس و گمانهای آقای ووینیچ و همکار آمریکاییش بود.